دهمین كنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت،
چرا با وجود مستشاران خارجی نتوانستیم به توسعه دست پیدا كنیم؟
به گزارش راستابلاگ استاد دانشگاه اصفهان اظهار داشت: در ذهن ایرانیان همیشه این سوال مطرح بوده که چرا با وجود پیروی از برنامه های توسعه تعریف شده از مراکز مهم علمی خارج از کشور و مشاوره ها و مستشاران زبده خارجی ایران نتوانسته است به آمال و اهداف توسعه دستیابی پیدا کند؟
به گزارش راستابلاگ به نقل از ایسنا، محمد حسین رامشت در دهمین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مقاله خودرا با همکاری عبرت محمدیان، دانشجوی پسا دکتری دانشگاه صفهان با عنوان پشتوانه های معرفتی و نظری ایران شناختی در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ارائه کرد.
وی که مقاله خودرا در سالن شماره دو کنفرانس ارائه کرد، اظهار داشت: اسناد راهبردی در حقیقت مسیر دستیابی و تحقق آرزوهای ملی در آینده ای نسبتاً دور است. به تعبیری دیگر راهی است که نظام مدیریت هر کشوری باید پیش روی خود داشته باشد تا در بستری فرهنگی و اجتماعی به آن آرزوها جامه عمل بپوشاند. اندیشنمدانی که به نیابت از یک جامعه به طرح چنین اسنادی مبادرت می کنند، معمولاً به شدت تحت تأثیر فضای فکری و الگوهای معرفتی زمانه خود هستند و اهداف یکسانی را در مجموع برای اسناد خود تعریف می کنند.
استاد دانشگاه اصفهان افزود: تحت تأثیر فضای حاکم بر شبکه دانش جهانی، هدف «توسعه» در قالب بهره مندی بیشتر افراد یک جامعه از مواهب زیستی تعریف شده است بدین سبب از الگویی مشخص تبعیت می کندکه بنا به ادعای بسیاری جهان شمول است و از تأثیر فضای فرهنگی و اجتماعی جوامع پیروی نمی نماید. تلاش نخبگان ایران در مرکز الگوی اسلامی پیشرفت را می توان در پاسخ به یک پرسش ملی از زمان مشروطه به این طرف تعبیر کرد و آن این که در ذهن ایرانیان همیشه این سوال مطرح بوده که چرا با وجود پیروی از برنامه های توسعه تعریف شده از مراکز مهم علمی خارج از کشور و مشاوره ها و مستشاران زبده خارجی ایران، نتوانسته است به آمال و اهداف توسعه دستیابی پیدا کند؟
رامشت افزود: مرکز الگو با تعریف هدف جدیدی که دستیابی به تمدنی ارزشی است اهتمام کرده راه دیگری را در پیشرفت آینده خود ترسیم کند. نکته قابل تأمل دیگری که در این سند نسبت به اسناد دیگر کشورها دیده می شود صفت ایرانی بودن آنست. این نسبت یک نسبت نژادی، قومی و یا یک نسبت مکانی صرف نیست و بر تاثیر یک فضای فرهنگی و اجتماعی با ارزشهای خاص مادی و معنوی متفاوت با آنچه در روشهای متداول معمول است، دلالت دارد. بدان معنا که از دیدگاه این مرکز بااینکه می توان به اصولی فرازمانی و فرامکانی هم معتقد بود ولی ماهیت سند استراتژیک جهان شمول نبوده و تابعی از بافت اجتماعی و فرهنگی هرملتی خواهد بود.
وی اضافه کرد: در جهان امروز تنها منتقدان نظریه توسعه، ایرانیان نیستند، بلکه تحولات فلسفی و علمی بسیاری در این چند دهه رخ داده که اندیشمندان را به نقد جریان نظام گردش سرمایه و نظریه توسعه که برآمده از چنین نظامی است، وادار کرده است. شاید بتوان به روشنی تحولات فلسفی در زبان شناسی، فیزیک کوانتوم و دانش پدیدارشناسی را با اهمیت ترین عوامل در چنین نقدهایی برشمرد برای اینکه این تحولات دریچه های جدیدی از فهم را در مقابل اندیشمندان عصر ما گشوده است. بدین جهت بدیهی است که اگر الگویی برای پیشرفت خارج از قلمرو «توسعه» تدارک شود، ناظر به چنین تحولات فکری است.
استاد دانشگاه اصفهان اظهار داشت: نوآوری های فلسفی پژوهشگران بین المللی همچون هایدگر، ویتگنشتاین، ژنت، دیوید هاروی، گونارمیردال، آندره گوندر فرانک، ارتورو اسکوبار و حتی میشل فوکو با نوشتار خود با عنوان «پست توسعه» و کسانی که هم اکنون بحثهایی بعنوان «پسا توسعه» ارائه می دهند، همگی در این امر مؤثر بوده اند. شاید دراین رهگذر هم بتوان شاهد عصر جدیدی بود که ملتهای توسعه یافته و آنها که با این شیوه به پیشرفتهایی نیز نائل شده اند نیز دست به بازبینی کلی در این شیوه بزنند و بر از دست رفته های خود تاملی داشته باشند.
رامشت تصریح کرد: سند استراتژیک الگو در مجموع دارای 142 گزاره و بند است که در قالب سرخط هایی چون مبانی، آرمان، رسالت، افق و تدابیر آرایش پیدا کرده است. در این سند 62 بار واژه «اسلام»، 36 بار واژه «ایران» و 24 بار واژه «پیشرفت» تکرار شده است. نسبت این واژه ها با یکدیگر می تواند بیان کننده حاکمیت ارزشهای اسلامی و تأثیر «مکان» بعنوان ظرف تجلی این ارزشها و هدف غایی سند یعنی مفهوم «پیشرفت» بجای «توسعه» تعبیر شود. این گزاره در حقیقت می تواند بیان کننده چند تفاوت عمده با اسناد راهبردی کشورهای دیگر نیز تلقی شود همچون با اهمیت ترین تفاوتهای آن می توان گریز از مدار کلی تفکر گردش سرمایه، تاکید بر ارزشهای معنوی و دستیابی به تمدنی نوین در قلمرو تفکر اسلامی یاد کرد. هدف کلی این مقاله تبیین اصول و مبانی نظری است که تنها و تنها در بخش مبانی و در ایران شناختی مطرح گردیده است. این تبیین برمبنای تحلیل اسناد پشتیبان اندیشکده آمایش بنیادین که در حقیقت طرح الزام آور شناخت شناسی ایران را در الگو مطرح داشته، صورت گرفته است.
وی اشاره کرد: الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را می توان در مجموع پاسخی به نظریه «توسعه» و الگوهای مطرح در محافل علمی امروز جهان دانست. این الگو را باید نتیجه تأمل نخبگان ایرانی درباره جریان نظام گردش سرمایه و نقدی بر جهان شمولی نظریه توسعه غرب دانست؛ بااینکه شروع این تامل را باید از نهضت مشروطه تلقی نمود برای اینکه ایرانیان همیشه برای احیاء تمدن سرزمین خود تأملات گوناگونی را از یکصدسال پیش به این سو آغاز نموده بودند که با انقلاب اسلامی وارد فاز جدیدی شد. البته نمی توان از تحولات فکری و فلسفی که در خود غرب هم رخ داده و در تنویر تفکر ایرانیان مؤثر بوده، چشم پوشی کرد.
استاد دانشگاه اصفهان اظهار داشت: بطور کلی می توان گفت متن اصلی «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» یک تفاوت عمده با تمامی الگوهای انتشار یافته تحول اجتماعی کشور های دیگر دارد و آن فراعینی بودن و تعلق خاطر آن به زبان آسمانی است. دومین خاصیت و تفاوتی که برای این الگو می توان بر شمرد، عبور از خیلی از گزاره های مسلم فرض شده متداول در جهان علمی امروز است. بدین مدلول که دانش الگوی «توسعه» را جهان شمول ندانسته و تابعی از دستگاه فرهنگی و اجتماعی ملل تلقی میکند و متصف داشتن سند الگو به ایرانی (بودن) به طور دقیق بر چنین مفهومی دلالت دارد و برخلاف تعدادی از دیدگاهها، مفهوم ایران در الگو بیان تعلق به نژاد یا قوم خاصی نیست بلکه حکایت از آن دارد که آنچه سرزمین ایران به ساکنانش به تجربه و عقل عاطفی آموخته بعنوان دانش سرزمینی در این الگو بکارگرفته شده است و این امکان وجود دارد که درسرزمین های دیگر برحسب خاصیت های آنها الگو های مختلفی بتوان خلق کرد.
طبق اعلام روابط عمومی مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، او در آخر اظهار نمود: بااینکه مبانی الگوی پیشرفت بیشتر متأثر از نظریه ها و معرفت شناسی خیلی از پژوهشگران علوم انسانی بوده است ولی تدابیر، خود عامل بوجود آمدن ایده ها و نظریه های خاصی در حوزه عمل بوده است که با اهمیت ترین آن تشکیل اتحادیه محور مقاومت برای تحقق بند 57 تدابیر الگو است.
منبع: rastablog.ir
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب