عضو پیوسته فرهنگستان علوم:

گمشده جهان امروز، دین بدون حکمت است

گمشده جهان امروز، دین بدون حکمت است

به گزارش راستابلاگ، عضو پیوسته فرهنگستان علوم اظهار داشت: گمشده جهان امروز، دین بدون حکمت است. امروز دین از بین رفته چون حکمت دینی از بین رفته، در صورتیکه حکمت به مفهوم رسمی کلمه همیشه متعلق به ایران بوده است.


به گزارش راستابلاگ به نقل از ایسنا، کمیته اندیشه سیاسی انجمن علوم سیاسی ایران با همکاری گروه فلسفه خانه اندیشمندان علوم انسانی به مناسبت روز جهانی فلسفه نشست «ایرانشناسی ایرانی و دلالت های فکری آن برای امروز» را در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار کرد. غلامرضا اعوانی همچون میهمانان این جلسه بود که سخنرانی خودرا بصورت ویدئویی انجام داد.
وی ضمن ابراز خوشی درباب برگزاری روز جهانی فلسفه در ایران اظهار داشت: این که یونسکو توجه داشته تا روزی را با عنوان روز جهانی فلسفه اعلام نماید و همه کشورهای جهان را هم به برگزاری چنین روزی دعوت می کند به اهمیت «فلسفه» برمی گردد. علوم بدون فلسفه عمق ندارد که متأسفانه در ایران به آن چندان توجه نمی شود.
اعوانی اضافه کرد: فدراسیون انجمن های فلسفه در جهان که ابتدا جزء یونسکو بوده اما الان مستقل است هر پنج سال یکبار، یک کنگره جهانی برگزار می نماید و در چند سال قبل هم در کشورهای مختلف برگزار شده است. آخرین کنگره این فدراسیون در رم انجام شد و حدود هشت تا ۱۰ هزار مقاله به این کنگره ارسال شده بود که بیشتر آنها درباره ی فلسفه علوم بود و این مساله نشان داده است که علم اگر توأم با فلسفه نباشد پیشرفت نمی کند و این چیزی است که ما به آن بی توجهیم. زمانی که من رییس مؤسسه حکمت و فلسفه بودم هم ما یک کنگره جهانی فلسفه برگزار کردیم که خیلی خوب بود.
این چهره ماندگار فلسفه افزود: بنده بارها و بارها گفتم که به قول ابن خلدون همه علوم شامل نقلی و عقلی از ایران آمده است و همه بزرگان علوم عقلی بدون استثنا ایران بودند و علوم عقلی یعنی فلسفه و این درست است چون فلسفه و حکمت در هیچ جای عالم اسلام وجود نداشته، در عوض گرایش های ضدعقلی رواج داشته؛ چنانچه الان هم وجود دارد. حکمتی که ما در ایران داشتیم، مطلقاً در هیچ جای دنیا وجود نداشته است؛ بزرگانی مثل خواجه نصیر، ابن سینا و فارابی، مکتب مراغه، مکتب اصفهان، مکتب تهران و.... همگی مربوط ایران است.
اعوانی بیان کرد: با درنظر گرفتن نکته ای که گفتم ما چند کار باید بکنیم؛ برای پیشرفت علوم باید به فلسفه علوم دقت نماییم. مورد دیگر این که در کنگره های جهانی و معروف فلسفه در دنیا که بزرگان فلسفه حضور دارند، حضور داشته باشیم. بعد از انجام این دو مورد باید به حکمت خودمان دقت کنیم و ببینیم که بزرگان ما در ایران چه کردند این که فارابی، ابن سینا و خواجه نصیر چه کردند؟ بدین سان می توانیم به سهم ایرانیها در تولید علم و حکمت پی ببریم. یک نکته مهم این که درست است علوم جدید با فلسفه پیوند خورده اما با حکمت ما پیوند نخورده است؛ نه در عرصه و نه در دانشگاه. چیزی هم که در عرصه درس می دهند، ارتباطی با دنیای امروز ندارد، اگر هم در جایی این کار را بکنند سطحی ا‎ست و عمقی ندارد. بدین سبب به بهانه روز جهانی فلسفه لازم است به فلسفه علوم بیشتر دقت کنیم.
به نقل از فرهنگستان علوم، این استاد فلسفه در ادامه اظهار داشت: فلسفه به پیش فرض، چیستی و هستی‎ شناسی علم، مبادی علوم و مسائلی که در خود علم مطرح نیست، می پردازد. بطورمثال یکی از اشتباهاتی که در قم و جاهای دیگر صورت می گیرد و حتی هانری کربن هم این اشتباه را کرده، این است که طبیعیات را حذف می کنند، در صورتیکه این کار غلطی است؛ چون طبیعیات قدیم، نسبت طبیعیات را با علم الهی نشان می داده و چیزی که ما امروز کم داریم، دقیقاً همین است؛ این که این علوم جدید هیچ نسبتی با حکمت پیدا نکرده و ما علوم را از دیدگاه غربی ها مطالعه می نماییم. در صورتیکه قدما، هر علمی را حکمت می دانستند و حتی آنهایی که حکیم نبودند مثل ابوریحان بیرونی. حلقه مفقوده ما این است که کتاب های معروف و اصلی غرب را بخوانیم و ببینیم چه نوشتند و چطور همدیگر را نقد کردند، چون این کار به پیشرفت علوم چه انسانی چه غیر انسانی بسیار کمک می نماید. ما امروز علوم غربی مثل را درس می دهیم، اما به نقدهایی که به او شده کاری نداریم.
این عضو فرهنگستان علوم اشاره کرد: «ایران» پل فیروزه فرهنگها است؛ به این معنا که تاثیرش در فرهنگ های جهان از هند و چین و غرب بیشتر بوده چون غرب اصلاً شرق را نمی شناخته است و بواسطه ایران غرب با شرق آشنا شد. ژیلسون در کتاب تاریخ فلسفه خود می گوید: سن توماس هزاران بار درباره ی ابن سینا سخن گفته است یا بطورمثال «قانون» ابن سینا در چین شناخته شده بوده و مورد استفاده قرار می گرفته است. به همین دلیل لازم است که به فرهنگ گذشته مان در چین، هند و غرب و تأثیر آنها در عصر امروز توجه گردد. اساس مباحث ارسطو در جوهر و عَرَض اما اساس مباحث ابن‎ سینا وجود و ماهیت است و این دو اصطلاح را وارد دنیای فلسفه اسلامی و فلسفه غرب کرد، چنانکه اساس متافیزیک هم این دو است و هایدگر و هوسرل هم از وجود صحبت می کند. غیر از این، ما صدها مساله داریم که با دیدگاه حکمی به درد جهان امروز می خورد و غربی ها دارند این کار را می کنند. گمشده جهان امروز، دین بدون حکمت است. امروز دین از بین رفته چون حکمت دینی از بین رفته است، در صورتیکه حکمت به مفهوم رسمی کلمه همیشه متعلق به ایران بوده است. مهم تر از اینها، این که لازم است ما با بقیه فلاسفه دنیا وارد دیالوگ شویم، چون به قول افلاطون، فلسفه دیالوگ است. او می گوید: حکمت دوستی می آورد، اما جدل دشمنی می آورد؛ پس بجای جدل باید دیالوگ افلاطونی کرد تا به نتایج درخشان در این سرزمین برسیم.




منبع:

1403/08/26
09:53:09
5.0 / 5
95
تگهای خبر: دانشگاه‌ , فرهنگ , كتاب
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۸ بعلاوه ۲