معرفی واقفان طهران؛
سوگولی ناصرالدین شاه واقف کاروانسرای سرچشمه بود
راستابلاگ: امینه اقدس دختر یتیم زمان ناصرالدین شاه بود که اختیار شاه را به عهده گرفت و 16 سال پیش از مرگش کاروانسرایی در گذر سرچشمه عودلاجان به همراه خانه و 11 باب دکان متصل به آنرا وقف کرد.
خبرگزاری مهر _ گروه جامعه؛ سال ۱۲۷۶ هجری، طی عبور اردوی سلطنتی از گروس، از مناطق غربی کشور، ناصرالدین شاه، چشمش دخترک یتیمی به نام زبیده خانم را که ظاهری زشت و اندامی لاغر داشته گرفت. این دخترک یتیم که در کودکی، قسمتی از بدنش نیز سوخته بوده، به بهایی اندک خریداری و از روی ترحم و دلسوزی به زعفران باجی، مسئول صندوقخانه اندرون که خود مورد توجه شاه بود، سپرده شد.
مدتی نگذشت که زبیده خانم گروسی، به ریاست قهوه خانه و تصدی خدمات شخصیِ شاه منتصب شد. پس از یک سال تعلیم و تربیت زیر دست زعفران باجی، زبیده خانم صیغه شاه شد. هر چه بیشتر می گذشت مهر زبیده خانم بیشتر در دل شاه جا باز می کرد. این دلبری به جایی رسید که اختیار شاه، بیشتر در دست زبیده خانم قرار گرفت و هر روز برنامه تازه ای برای شاه تدارک می دید.
چندی شاه را به گربه بازی و سرگرمی به ببری خان، که گربه دست آموز خودش بود مشغول کرد. ببری خان آنقدر در منظر شاه، جایگاه بلندی پیدا کرده بود که حتی درباری ها هم عرایض خودرا اگر به دم ببری خان می بستند، از عنایت ملوکانه شاه، محروم نمی شدند. پس از درگذشت ببری خان هم، زبیده خانم، برادرزاده خودرا که بعدها ملقب به عزیزالسلطان شد، ملیجک و مقرب شاه کرد.
امینه اقدس بااینکه خودش بچه دار نمی شد، اما به هر ترفندی که شده نظر مساعد شاه را به خودش جلب کرد تا جایی که شغل مهم خزانه داری شاه را به دست آورد و به لقب امینه اقدس ملقب شد. تعدادی از تاریخ نویسان دربار، نظیر اعتمادالسلطنه که از امینه اقدس دل خوشی نداشتند در ثبت وقایع تاریخی نیز تا توانسته اند با نیش و کنایه از او سخن گفته اند.
چیزی نمی گذرد که چشم چپ امینه اقدس قدرت بینایی خود از دست می دهد. این در حالیست که پنج شش سال قبل نیز چشم دیگرش به کلی نابینا شده بود. از آنجائیکه او وجهه خوبی در میان درباریان نداشته، اطبای دربار نیز بیماری چشم او را جدی نگرفتند. تا این که دکتر فوریه به شاه پیشنهاد می دهد که امینه اقدس را برای معالجه به فرنگ ببرند.
درباریان و مخصوصاً اطبای مخصوص حرمسرا که نمی خواستند بی کفایتی شان نزد شاه برملا شود، تا توانستند با سعایت و سخن چینی، ذهن شاه را در این زمینه خراب کردند و اهتمام داشتند تا مانع رفتن امینه اقدس به فرنگ شوند. اما بالاخره اصرارهای دکتر فوریه و مودت قلبی شاه به امینه اقدس سبب شد که شاه، تن به کاری بدهد که تا آن زمان سابقه نداشته؛ شاه بالاخره راضی شده امینه اقدس در سال ۱۸۹۰ میلادی به همراه برخی از درباریان برای معالجه به وین برود.
این نخستین سفر یک زن درباری ایرانی، بدون همراهی شوهرش به فرنگ بود. در این سفر چند نفر پرستار، آغابهرام خواجه و آغاباقر سعدالسلطنه حاکم قزوین و میرزا احمدخان مترجم نیز امینه اقدس را همراهی می کردند. ظل السلطان هم که خیلی دلش می خواست در این سفر به بهانه همراهی امینه اقدس، بازدیدی از فرنگ داشته باشد، چند بار از شاه تقاضای همراهی امینه اقدس را کرد اما شاه موافقت نکرد.
البته امینه اقدس پیش از این که به فرنگ برود بینایی خودرا از دست داده بود و کوشش های دکتر فوکس اتریشی هم کاری از پیش نبرد و زبیده خانم امینه اقدس، به سال ۱۳۰۷ هجری، دست از پا درازتر از فرنگ برگشت. پس از برگشتن از فرنگ، از آنجائیکه همه امیدش ناامید شده بود، دست توسل به آستان حضرت رضا (ع) دراز کرد و برای زیارت و شفا عازم مشهد شد.
دکتر فوریه فرانسوی در سفرنامه خود راجع به این سفر امینه اقدس می گوید: «امروز امینه اقدس، عازم مشهد است و همراه او به قدری پیاده و قاطر زین کرده هست که گویی اردویی با او حرکت می کند. می توان اظهار داشت که هیچیک از ملکه های فرانسه هم در عهد خود با این دم و دستگاه حرکت نمی کردند.»
سفر به مشهد هم گره از کار فرو بسته امینه اقدس نگشود و بینایی او حدودا بطور کلی زایل شد. اما این زن «خرد جثه جاه طلب» از پای ننشست و پس از مراجعت از مشهد، باز هم در همه جا ملتزم رکاب شاه بود. از تشکیل میهمانی های باشکوه گرفته تا همراهی شاه در کوه و کوهستان، هر کاری می کرد تا خودش را به دیگران اثبات کند و از گردونه قدرت در دربار هزار و یک فامیل قاجار طرد نشود.
زبیده خانم امینه اقدس، بالاخره پس از سال ها بیماری، در ذی الحجه ۱۳۱۱ هجری فوت کرد و در شهرری در حرم حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد. امینه اقدس ۱۶ سال پیش از مرگش، نامه ای نوشته و بر طبق آن تمامی شش دانگ یک باب کاروانسرا را و یازده باب دکان متصل به آنرا به همراه یک باب خانه در کنار این کاروانسرا را واقع در گذر سرچشمه، محله عودلاجان وقف کرد.
شرح این موقوفات و زندگی امینه اقدس در کتاب دارالخلافه تهران نوشته بهزاد یعقوبی به چاپ رسیده است. وی از سال ۱۳۸۹ به عنوان یکی از جوان ترین عضو هیأت امنای بازار تهران مشغول فعالیت است و این کتاب را جهت استفاده پژوهشگران بصورت رایگان در کتابخانه دارالخلافه قرار داده است.
منبع: راستابلاگ
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب