در نشستی مطرح شد؛
در جستجوی رویای مردم رشت
به گزارش راستابلاگ، از گیلان اولین نشست گفتگو پیرامون پیشینه تاریخی و راهکارهای ارتقای فرهنگی هویتی میدان شهرداری رشت، در حوزه هنری گیلان برگزار گردید.
حجت الاسلام والمسلمین زادفلاح، پژوهشگر فرهنگی - اجتماعی در این جلسه، ضمن تسلیت ایام سوگواری حضرت سیدالشهداء(ع)، اظهار داشت: مبحث پیاده راه شهرداری رشت اینروزها محل تامل و گفت و گو، صحبت، یاداشت و مناظره قرار گرفته است و بسیاری از نخبگان جریان های فکری مختلف درمورد آن نظر می دهند.
وی با اشاره به وجه تمدنی سازه شهرداری، اضافه کرد: ما نیاز داریم که یک سازه تمدنی متناسب با فرهنگ و تمدن ایرانی داشته باشیم که فرهنگ و بوم کشور ما را نمایندگی کند.
حجت الاسلام زادفلاح به فلسفه برگزاری این گفتگو اشاره و عنوان کرد: تصمیم درمورد میدان، تصمیم خیلی مشکل و نیازمند تحلیل است. اگر ما می خواهیم یک سازه تمدنی را بنا یا ویرایش یا تخریب نماییم نیازمند تحلیل و اندیشه است و تحلیل صحیح، نیازمند گفتگو از جریانات مختلف اندیشه ای است.
حجت الاسلام والمسلمین مرتضی عبداللهی، محقق و پژوهشگر تاریخ گیلان هم در ادامه، با اشاره به عنوان نشست، اظهار داشت: عنوان «پیاده راه شهرداری رشت» عنوان درستی نیست، رسمی هم نیست. شهر رشت در گذشته متشکل از محلات ناپیوسته بود و در حوالی صفویه پیوستگی پیدا کرد. تا پیش از ساخت ساختمان شهرداری رشت و حتی هفت، هشت سال پس از آن، مرکزیت شهر رشت این نقطه جغرافیایی نبود، بلکه مرکزیت شهر رشت با همان پیوستگی نامتراکمی که داشت در منطقه سبزه میدان بود.
وی با اشاره به وجود مقبره استاد ابوجعفر در محوطه ساختمان شهرداری اضافه کرد: طبق متون مختلف استاد سید ابوجعفر جزو یاران ناصر کبیر، ناصر اطروش است که وارد گیلان شدند. ناصر کبیر جد مادری سید رضی و سید مرتضی و از یاران ائمه(ع) بود و در آمل حکومت شیعی تشکیل می دهد. مردم این سامان پذیرای فرزندان و اصحاب ائمه(ع) بودند و مرحوم سید مرتضی تصریح دارد که ناصر کبیر شیعه است.
این محقق تاریخ گیلان با اشاره به تقسیم گیلان قدیم به دو منطقه به واسطه سپیدرود، عنوان کرد: ابوجعفر در این طرف سپیدرود، یعنی غرب گیلان در اسلام مردم این خطه خیلی موثر بوده است. محل اتفاق همه منابع تاریخی اینست که تا دهه پنجاه شمسی، یعنی حتی از ۱۳۰۴ که ساختمان شهرداری رشت بنا شد تا پیش از انقلاب اسلامی، مردمان گوناگونی برای زیارت ایشان می آمدند و حتی پس از تخریب مقبره و ساخت کامل ساختمان شهرداری رشت، این رویه ادامه داشت. در منابع تاریخی آمده که این بقعه محل برآورده شدن حاجات مردم بوده است.
حجت الاسلام عبداللهی در ادامه سخنان خود به مشخصات ظاهری محدوده ساختمان فعلی شهرداری قبل از تخریب اشاره نمود و افزود: اینجا آرامستان بود، مقبره سید ابوجعفر سنگ قبر داشت، صندوق و ضریح چوبی داشت، از عصر صفوی به بعد گنبد داشت، گلدسته داشت، آبخوری عمومی داشت، حمام داشت، دو برج داشت یکی نقاره خانه بود برای افرادی که حاجت می گرفتند یک ریال می دادند و نقاره می زدند. اینجا مسجد داشت، یک سری درختان قدیمی که نشانه های سازه ای هویت دینی منطقه گیلان است که متاسفانه حالا بسیاری از این ها از بین رفته است.
وی اشاره کرد: اینجا حتی یکشنبه بازار اصلی شهر رشت برگزار می شد، محل بست نشینی و تجمع اعتراضی بود. در بعضی منابع آمده که مقبره اولی که مردم شهر به آن رجوع می کردند، اول بقعه سید ابوجعفر بوده و بعد "خواهر امام رشت". تاریخ نگاران مختلف هم این منطقه را توصیف کرده اند و حتی سفیر آمریکا در سال ۱۲۶۰ شمسی اینجا را توصیف کرده است.
حجت الاسلام عبداللهی با اشاره به ورود رضاخان برای سرکوب میرزا کوچک جنگلی اظهار داشت: رضاخان برای مبارزه با میرزا کوچک و فکر مستقل میرزا در رابطه با مقابله با بیگانگان وارد منطقه گیلان شد. این ها به ذهنشان می رسد که هر طوری شده این فکر را خاموش کنند. کسانی که منتسب به نهضت جنگل بودند یا متواری می شدند یا وارد زندان. سال ۱۳۰۰ میرزا شهید می شود و سال ۱۳۰۳ و ۱۳۰۴ رضاخان سلطنت پهلوی را تشکیل می دهد. بهار ۱۳۰۴ رضاخان سردار سپه و وزیر جنگ است، هنوز پادشاه نیست. آقای آیرم سرتیپ رضاخان ولی همه کاره است و دستور تخریب بقعه ابوجعفر را می دهد. پس از میرزا کوچک تا پنج، شش سال هر کسی که در گیلان حکومت کرد فرماندار نظامی بود. یعنی گیلان یک حالت اشغالگری، کودتا و دیکتاتوری به خودش می بیند. آیرم با زور و پول خانه های مردم را خراب می کند.
راز تفاوت خیابان سعدی
نویسنده کتاب فرهنگنامه علمای مجاهد گیلان، با اشاره به غیرایرانی و غیرمسلمان بودن سازنده عمارت شهرداری اشاره کرد: در بعضی از منابع نوشتند که سازنده بنا، آلمانی است، اما او روس بود. این ساختمان شهرداری که ساخته شد سه مسجد تخریب شد. یک مسجد که در بقعه سید ابوجعفر بود و دو مسجد در حوالی همین منطقه وجود داشت. خیابان علم الهدی که در ۱۳۱۱ ساختش آغاز می شود، سه مسجد اینجا تخریب می شود، خیابان شریعتی که ایجاد می شود مسجد امام حسین(ع) زیرکوچه تخریب می شود و دهه ۴۰ دو نفر از بازاریان مجدد آنرا می سازند. مسجد حاج مجتهد که هم اکنون جلوی خیابان است، بخش زیادش در خیابون بوده، که این هم تخریب می شود. کاروانسرای پشت آن، حوزه علمیه بود که هم اکنون کاروانسراست و این نمادها همه از بین رفت تا خیابان را ساختند.
وی به سرگذشت متفاوت خیابان سعدی نسبت به سه خیابان دیگر منتهی به میدان شهرداری اشاره و اشاره کرد: خیابان شریعتی خیابان مستقیم، خیابان امام خیابان مستقیم و خیابان علم الهدی مستقیم است اما خیابان سعدی به سمت راست می پیچد.
حجت الاسلام عبداللهی اضافه کرد: در برخی از منابع آمده که با خاک قبرستان، خیابان علم الهدی را درست کردند. بعد زمین این بقعه که وقف هم بود، مجانی به جمعیت نشر فرهنگ هدیه می شود و کتابخانه ملی را آنجا ساختند و تا دهه ۲۰ اداره پست و هتل ایران، این ساختمان ها با شکل های یک جور ایجاد می شود. معمار این بنا بلا فاصله به بابل می رود و آنجا هم حدودا شبیه همین ها را بنا می کند.
مقاومت مردم رشت مقابل تخریب هویتی
ایشان سپس با انتقاد از رویکرد های منفعلانه و سطحی حاکم بر دستگاه های اجرایی در برخورد با عمارت شهرداری، اشاره کرد: ما در جمهوری اسلامی این عمارت را در بلیط و اتوبوس و تاکسی و گفتگو و صداسیما و همه جا برجسته می نماییم، چون پیوست فرهنگی نداریم. بعد خودمان چیزی اضافه تر در همان راستا می سازیم و بعد دعوا می نماییم که آیا خرابش نماییم یا نه. رضاخان وقتی اینجا را ۱۳۰۴ یا ۱۳۰۵ ساخت بعضی نوشته اند که تا ۱۳۰۸ آماده شد. ما هم اکنون یک حوض وسط شهرداری ساختیم و می دانیم مانع هم هست، اما نمی دانیم با آنچه نماییم.
این محقق تاریخ گیلان با تأکید بر این که این ساختمان هیچ نشانه ای از هویت سابق مردم گیلان را ندارد، اضافه کرد: مرکز شهر رشت به هیچ جای بوم فرهنگی مردم گیلان یا حتی مردم شمال ایران نمی خورد؛ البته عمر این عمارت هنوز به ۱۰۰ سال نرسیده و بنابراین کجای دنیا یک ساختمان صد ساله به عنوان یک ساختمان تاریخی به حساب می آید؟!
این پژوهشگر حوزه دینی بر انگیزه رضاخان برای ترویج تمدن نوین از راه تغییر مرکزیت رشت اصرار کرد و افزود: میدان سبزه میدان وقتی مرکز شهر بود از نظر جامعه شناسی مرکز کاملا مردمی و مبتنی بر بوم فرهنگی مردم بود. یک طرفش دارالحکومه بود، دو طرفش مسجد بود، غیر از این که در پیرسرا مساجد مختلف بود، بازار عمومی سنتی مردم آنجا هست، حمام هست و تمام داد و ستدهای مردمی در آنجا ایجاد می شود. این هویت را کنار می گذارند و جای جدیدی می سازند که شکل هیچ چیزی نیست، مبتنی بر ورود و خروج مردمی نیست، مبتنی بر فکر مردم نیست، یک جای کاملا دولت پایه است، ساختمان اداری می سازند، شهرداری، پست و بعدا هتل. این چیزی که ما هنوز در جمهوری اسلامی گرفتارش هستیم، یعنی نهادینه کردن این فکر که همه کارها را باید دولت انجام بدهد از همین جاها شکل گرفت که در رشت اجرا شد.
حجت الاسلام عبداللهی در ادامه به مقاومت مردم رشت مقابل تخریب هویتی محدوده بقعه استاد ابوجعفر اشاره و اشاره کرد: در سال ۱۳۰۴ موقعی که می خواستند ساخت ساختمان را شروع کنند مرحوم آیت الله رسولی آنجا مسجدی داشت به اسم سید محمد هاشم. ایشان با مردم آمد جلو تا مانع بشوند، آنجا تیراندازی شد و مردم کشته شدند. مرحوم آقای رسولی چند روز به فومن تبعید شد. در دهه ۲۰، دهه ۴۰ و دهه ۵۰ ما سرنخ هایی در رسانه ها داریم که مردم مرتب مطالبه ساخت مجدد بقعه و علایم بقعه و امامزاده و این ها را داشتند؛ متاسفانه به کلی این ها را فراموش کردیم، حتی روشنفکرها مقابله می کنند که چرا این حرف ها را می زنید.
ردپای مشاوران در انفعال شهرداری ها
وی درمورد علت انفعال مدیریت شهری در برخورد با مساله میدان شهرداری هم اظهار داشت: یک عقبه مشورتی ناصحیح در طول دوره های مختلف زمانی در شورای شهر و مسئولیت ها، حتی در رژیم گذشته داشتیم. این ها باید رصد و فکر بشود و هم اکنون فکر جدید را باردیگر به میدان بیاوریم. من پیشنهاد می کنم مطالبه بازسازی خود امامزاده صورت بگیرد و نمادهای هویتی شهر هم بازسازی بشوند. ما باید از نماد و المان استفاده بکنیم. وسط شهر رشت مسجد داشتیم و هنوز هم داریم که باید این ها را بازسازی نماییم.
عبداللهی در ادامه به بعضی از وقایع میدان شهرداری پس از انقلاب اسلامی اشاره نمود و متذکر شد: این میدان پس از انقلاب به اسم اتفاق بزرگ تشییع نخستین گروه از شهدای گیلانی در دفاع مقدس نامگذاری شد. هنوز جنگ تحمیلی شروع نشده بود که دو گروه از بچه های گیلان رفتند به مناطق درگیری. ما در هفته دوم مهر شهید دادیم. ۱۳ شهید آوردند به رشت و در میدان اصلی مراسم خاکسپاری برگزار گردید، آنقدر این مساله سر و صدا کرد که این میدان را به اسم شهدای سرپل ذهاب نام گذاشتند؛ البته این میدان را کمتر به این اسم می شناسیم و پارک قدس هم همچنین.
این محقق تاریخ گیلان اشاره کرد: پهلوی یک ساختمان که شهرداری ساخت، زلزله آمد و تخریب شد، ما خودمان ناچار شدیم آن ساختمان را بازسازی نماییم و هر سال داریم بودجه می گذاریم برای ترمیم. اصلا پیوست فرهنگی اش را ما ایجاد کردیم و پیاده راه فرهنگی شهر را ساختیم. ما همان موقع مخالف بودیم، چقدر تجار و کسبه مخالف بودند، چقدر برای سالمندان حتی جوانان سخت شد که از بیستون وارد شریعتی شوند و شهر اصلا قفل است؛ مشخص نیست مرکز تجاری است یا مرکز رفاه اجتماعی و یا مرکز توریستی؛ شهرداری می تواند یک برنامه بلندمدت داشته که مبتنی بر معماری و مفاهیم درست و ارزش های اسلامی باشد. شهر رشت در دهه ۶۰ شمسی مورد بمباران هوایی صدام قرار گرفت، در تاریخ معاصر مورد تجاوز حکومت های روس و انگلیس قرار گرفت بنابراین وقتی ما با فضای اسلامی توانستیم رشت را از چنگ احزاب چپ و راست پیش از انقلاب خارج نماییم حتما باید برایش پیوست ایجاد نماییم.
نیازمند گفت وگوهای بیشتر برای مسائل فرهنگی هستیم
دکتر مجید رحمانی، یکی دیگر از پژوهشگران تاریخ گیلان نیز، عنوان کرد: لازم است که پیشینه هویتی و تاریخی گیلان را همه مردم بشنوند و بدانند و دستگاه های فرهنگی همچون حوزه هنری باید دراین زمینه تدبیر کنند. در سال ۱۳۰۴ سرهنگ آیرم، مامور رضاخان با سرکوب مردم رشت این بنای فعلی را بر مزار ابوجعفر می سازد.
وی به هویت ایرانی و اسلامی گیلان اشاره نمود و اضافه کرد: گیلان نماد ایرانیت است، همیشه رنگ ایمان و رنگ ایران داشته است و در مشروطه مردم گیلانند که یک پای اصلی مبارزات مشروطه اند و قاجارها را محدود می کنند و در ادامه آن نهضت جنگل هم هفت سال دفاع مقدس ایرانیان در گیلان برای دفاع از حیثیت ملی یک کشور رقم خورد. پس از آن ما کاملا با یک برنامه مهندسی فرهنگی که معماری هم یکی از اضلاع فرهنگ و هنر هست برای تخریب هویت گیلان و تضعیف آن مواجه هستیم. یکی از مهم ترین برنامه ها، همین نمادی است که امروز در موردش صحبت می نماییم هم متاثر از چنینی سیاستی است.
رحمانی افزود: حالا نماد اول شهر و استان ما شهرداری رشت شده است و مهر و امضای بصری شهر ماست و خود یک مقصد گردشگری شمرده می شود. محل تجمع مردم گیلان و زمینه مراسمات اصلی و تجمعات اصلی و بزرگداشت های ملی و دینی مردم شهر می باشد؛ پس ضروریست جدی تر در رابطه با این مساله همفکری نماییم، بلکه باید خیلی زودتر در مورد این مساله می گفتیم و می شنیدیم.
در جستجوی رویای مردم رشت
این تاریخ پژوه ضمن بیان مخالفت خود با هرگونه تخریب ابنیه دارای قدمت در ساختمان شهرداری، اضافه کرد: این که این مکان خراب شود و بقعه ساخته بشود قاعدتا منطقی نیست، ابنیه موجود نمادی از این شهر است اما باید به جبران آن تخریب هویتی تاریخی کاری در خور انجام داد. در همه عصرها، دولت ها و حکومت ها از خودشان ابنیه بزرگی به یادگار می گذارند، اما ما در رشت شاهد بنای چندان فاخری نیستیم. یکی از فانتزی های من این بود که در دو ضلع دیگر شهرداری به جبران این تخریب تاریخی، ما ابنیه هویتی خودمان را داشته باشیم. در ضلع شرقی میدان ساختمان برج ساعت و در ضلع شمالی هم ساختمان پست است، در دو ضلع دیگر خالی از هرگونه معماری متناسب است که با کمی همت میتوان بر زیبایی بصری و رفع نیازهای میدان و پیاده راه افزود. رویایی که برای شهر رشت ترسیم می نماییم اینست که این محل که حالا نماد و نشانه مردم با فرهنگ رشت است باید تناسبی با این هویت و فرهنگ غنی داشته باشد. حالا آیا میدان شهرداری نشانی از مردم این سامان دارد؟! قاعدتا جواب منفی است. ما تنها میراث دار یک معماری سن پترزبورگی و روسی در رشت هستیم که ۹۸ سال پیش دیکته شد و طبیعتا تا حدی با آن انس گرفته ایم. باورم اینست که ضمن حفظ و کاربردی کردن این بناها می بایست ساختمان ها و ابنیه های دیگری هم ساخته بشوند، مصداقش می تواند مسجدی بزرگ و مثال زدنی باشد با همان گنبد مخروطی که قبلا بود، بشکلی که در دانای علی هست. در ضلع روبروی برج ساعت هم با مشارکت مردمی و با معماری هویتی و بومی ساخته شود.
وضع موجود؛ فرصت یا تهدید
رحمانی در ادامه سخنان خود بر ضرورت ارزیابی و تحلیل وضع موجود پیاده راه شهرداری اصرار کرد و اضافه کرد: علاوه بر بررسی وضع گذشته، وضعیت موجود را باید تبیین و ارزیابی نماییم تا در نهایت بدنبال ترسیم یک وضع مطلوب باشیم. وضعیت موجود به هیچ وجه مناسب و زیبنده شهر نیست، زیر پوست شهر در ویترین شهر نمایان شده و بزه های اجتماعی و صدمه های اجتماعی در این مکان جلوه گری می کند که البته به نظرم این فرصت بسیار مناسبی است تا متولیان به بازبینی سیاست ها و اصلاح آن اقدام نمایند. ما عملا در پیاده راه به رهاسازی فرهنگی گرفتار شدیم و لازم است ابتدا به اصلاح این نقطه کانونی بپردازیم. اساسا مشکلات موجود، راهکار فرهنگی و میدانی دارد، درست است که زمان بر است، اما همگان باید دست به دست بدهند و بعد از یک مطالعه جامع و جامعه شناختی به حل مسائل ریز و درشت آن پرداخته شود. دوستان گاهی اوقات این مساله را خیلی ساده می گیرند، بافت جمعیتی که در پیاده راه وجود دارد، ساعت به ساعتش فرق می کند. فضاسازی باید به شکلی طراحی شود که بافت جمعیتی حاضر در پیاده راه بویژه در ساعات پیک جمعیتی بافت واقعی از جامعه رشت باشد.
وعده های بی فرجام در زمان ساخت پیاده راه
وی با اشاره به ضرورت تدوین طرح جامع برای پیاده راه، اشاره کرد: پیاده راه ها، کارکردش از پارک متفاوت می باشد، نباید از آن انتظار پارک شهر را داشته باشیم و بنابراین باید به لحاظ معماری و کالبدی و مبلمان شهری و کارهای فرهنگی آن اقداماتی در خور انجام داد.
رحمانی عنوان کرد: جای هنر و کار فرهنگی دایمی در پیاده راه خالی است، ما اگر در پیاده راه کار فرهنگی و هنری و برنامه نداشته باشیم بطور قطع دیگران برنامه دارند. شهرداری ها در شهر های بزرگ پردیس سینمایی و فرهنگسرا دارند که در رشت چنین چیزی را مشاهده نمی نماییم. این در حالیست که در مرکزیت پیاده راه فرهنگی سه سینما داریم که در چند سال اخیر تعطیل شده اند و با همت مدیریت شهری می توانند مجدد به ارائه خدمات فرهنگی بازگردند. نمادها و نشانه های فرهنگی ما در پیاده راه کم است و بنابراین ساخت و نصب المان، تندیس و سردیس از مفاخر و تاریخ گیلان در پیاده راه ضروری بوده و نمایشگاه های دایمی فرهنگی در ابنیه بلااستفاده برج ساعت و هتل ایران و پست لازم است.
این پژوهشگر تاریخ گیلان، بر استفاده از تجربه سایر کشورها در مدیریت فضاهای مشابه پیاده راه و میدان شهرداری اصرار کرد و اضافه کرد: مانیتورینگ هدفمند اجتماعی با هدف رفع مشکلات ریشه ای و مددکاری اجتماعی به گروه ها و افراد مستقر ثابت در پیاده راه می تواند از صدمه های موجود کم کند.
رحمانی در جمعبندی سخنان خود به وعده های بی فرجام در زمان ساخت پیاده راه اشاره نمود که حاکی از اتصال پیاده راه شهرداری به بقعه خواهر امام بود و اضافه کرد: با برنامه های فرهنگی و هنری و نمایشگاهی و کارهای دیگر می شود اوضاع به مراتب بهتری را در مرکزیت شهر شاهد بود و بافت جمعیتی حاضر را با بوجودآوردن برنامه های مناسب به سمت خانواده ها برد. نیازهای اجتماعی و فرهنگی مردم و خانواده ها باید در بافت پیاده راه فرهنگی برطرف شده و امنیت هم برای حضور خانواده ها فراهم گردد.
وی همین طور به استفاده از ایده رادیو پیاده راه برای مدیریت آلودگی صوتی در آن محیط اشاره نمود و اظهار داشت: هم اکنون حتی موقع اذان ما فقط از برج ساعت شهر صدای اذان را می شنویم و در بقیه نقاط پیاده راه صدای اذان شنیده نمی گردد. نورپردازی بهتر و کامل آنجا هم می تواند در کاهش صدمه های موجود موثر باشد. طراحی ویژه برای اجرای برنامه های هنری بخصوص تئاتر خیابانی و سرود پاتوقی به صورت روزانه در پیاده راه و طراحی فضای بازی های بومی و محلی برای سرگرمی کودکان و خانواده ها بسیار در اصلاح این فضا اثر دارد.
منبع: rastablog.ir
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب